سردسته باند میخواست مرا کباب کند و بخورد! | به من نوشیدنی مسموم خوراندند که بیهوش شوم | شگرد عجیب دزدان خودرو در باغ رستوران!
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۰۸۵۸۰
به گزارش همشهری آنلاین، «چند مرد غریبه جلوی پارکینگ خانهمان روی من اسلحه کشیدند. همه چیز در چشم بر هم زدنی رخ داد. شب بود و هوا هم تاریک. سارقان از خلوتی کوچه استفاده کردند و من چارهای نداشتم جز اینکه برای نجات جانم خودروی اپتیمای خود را در اختیار آنها قرار دهم.اما ریموت خودرو دست خودم جا ماند و خودرو من بدون ریموت به هیچ وجه روشن نمیشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این اولین اظهارات مرد جوانی بود که بعد از رساندن خود به کلانتری تهرانپارس در طرح شکایت خود عنوان کرد. او سراسیمه مینمود و به شدت ترسیده بود و بعد از اینکه شکایتش از سارقان مسلح به ثبت رسید، رسیدگی به موضوع در دستور کار دادسرای ناحیه ۳۴ ویژه سرقت قرار گرفت.
بازبینی دوربینهادر اولین قدم از رسیدگی به این موضوع دستور بازبینی دوربینهای مدار بسته صادر شد که مشخص شد باند ۴ نفره سرقت بعد از ربودن خودروی این مرد از محل متواری شدهاند. تحقیقات ادامه پیدا کرد و با توجه به اینکه احتمال میرفت این افراد از قبل زاغ سیاه راننده را چوب زده و در موقعیتی مناسب او را غافلگیر کرده باشند؛ رفت و آمدهای اخیر راننده تحت بررسی قرار گرفت و در عین حال ردیابی متهمان با توجه به تصاویر به دست آمده از آنها آغاز شد.
شام در رستورانشاکی پرونده در جریان تحقیقات اذعان داشت که در آخرین شبهای قبل از سرقت، تنها جایی که رفته بود رستورانی در جاجرود بود که شب قبل از حادثه شام را در آنجا صرف کرده و ساعتی را در باغ رستوران گذرانده بود.
راننده همچنین گفت که موقع صرف شام ریموت خودرو را به کارگر باغ رستوران داده بود تا او در صورت نیاز خودرو را جابه جا کند.بررسی دوربین مدار بسته نزدیک باغ رستوران نشان میداد که کارگر این رستوران با خودروی اپتیما دقایقی از محل پارکینگ دور شده بود.
با اقدامات صورت گرفته از سوی مأموران پلیس آگاهی تهران باند سارقان به دام افتادند و نه تنها پرده از راز شگرد عجیب خود برداشتند بلکه مشخص شد که آنها بعد از سرقت با یکدیگر اختلاف شدید پیدا کرده و ممکن بود یکی از آنها به دست دیگری به قتل برسد.
دعوای دزدهامتهمان بعد از دستگیری صراحتاً به سرقت مسلحانه خودروی اپتیما اقرار کردند. سردسته این باند در توضیح شگرد باند سارقان گفت: «به عنوان کارگر یک باغ رستوران مشغول کار شدم تا اینکه راننده اپتیما برای صرف شام آنجا آمد. مطابق نقشهای که از قبل با ۳ همدستم کشیده بودیم؛ از راننده خواستم ریموت خودروی خود را در اختیار من قرار دهد تا اگر مشتریان دیگرخواستند از پارکینگ رستوران خارج شوند بتوانم خودرو او را جابه جا کنم. راننده هم قبول کرد.
من و همدستانم از قبل شرایط کپی کردن ریموت را مهیا کرده بودیم و در دقایقی کوتاه این کار را انجام دادیم.سپس یک جیپیاس خیلی ریز به نازکی یک سوزن را در صندلی خودرو فرو کردیم.به این ترتیب بعد از اینکه راننده به منزلش رفت آدرس خانه او واقع در خیابان بهار تهرانپارس را پیدا کردیم.شب بعد هم نقشه ربودن خودرو او را در حالی که داشت خودرو را وارد پارکینگ خانهاش میکرد با تهدید اسلحه عملی کردیم.»
در حالی که تحقیقات در این پرونده ادامه داشت تا سرقتهای مشابه احتمالی فاش شود، یکی از اعضای باند سرقت گفت: «یکی از همدستان من قصد به قتل رساندن من را داشت. بعد از اینکه خودرو را سرقت کردیم، سردسته باند و رفیقش به من و یکی دیگر از اعضای باند گفتند که فردای آن شب سر قرار مشخصی برویم تا سهم ما را از سرقت پرداخت کنند اما آنها سر قرار نیامدند. وقتی پیگیر آنها شدیم در منطقه کوهستانی لویزان با ما قرار گذاشتند.گفتند ساعتی آنجا با هم خوش میگذرانیم و بعد سهم ما را میدهند. می گفتند گوسفندی کشتهاند و میخواهند با گوشت آن کباب بخوریم و دلی از عزا در بیاوریم.
من و رفیقم هم قبول کردیم.در جای خلوتی با آنها قرار گذاشتیم و برایمان کباب درست کردند. بعد از خوردن کباب، نوشیدنی ای برایمان درست کردند که رفیقم بعد از خوردن آن حالش بد و بیهوش شد. حال من هم بد بود که بعداً متوجه شدم در نوشیدنی مخدر شیشه ریخته بودند.سردسته باند با خودرو از محل دور شد و نمیدانم کجا رفت. وقتی با رفیق او تنها شدم در همان حال بد جسمی پاهایم را بست و وارونه من را مثل گوسفند از درخت آویزان کرد. می گفت میخواهد دست و پایم را قطع کند و مثل گوشت گوسفندی که کباب کردیم و خوردیم؛ من را هم کباب کند و بخورد. در همان لحظه سردسته باند از راه رسید و مانع رفیقش شد. اگر یک دقیقه دیرتر از راه میرسید شاید الان در شکم همدستش بودم!»
این پرونده در حالی در جریان رسیدگی قرار دارد که احتمال میرود سارقان با شیوه مشابه سرقتهای دیگری هم انجام داده باشند.
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سارق سرقت خودرو حوادث ایران باغ رستوران سردسته باند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۰۸۵۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری مردی که به بهانه شرکت در مراسم ترحیم مادرش به زنان تعرض میکرد
پلیس آگاهی پایتخت، در اجرای طرح مقابله با تبهکاران، مردی را دستگیر کرده که چندین شاکی زن دارد و همه آنها میگویند توسط این مرد مورد آزار و اذیت و اخاذی قرار گرفتهاند.
روزنامه ایران در خبری نوشت: رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در حاشیه اجرای طرح برخورد با سارقان زورگیر که در مقر پلیس آگاهی تهران بزرگ برگزار شد، گفت: همکاران من در پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از چندین روز کار اطلاعاتی، موفق به شناسایی تعدادی از سارقان به عنف و قاپزن شده و در نهایت طی ۴۸ ساعت گذشته با هماهنگی مقام قضایی، ۷۴ نفر از سارقان به عنف حرفهای و قاپزن را دستگیر کردند. این افراد در بازجوییهای اولیه به سرقت بیش از ۵۰۰ دستگاه تلفن همراه اعتراف کردند. همچنین با دستگیری این افراد ۲۱ باند سرقت نیز منهدم شد.
سردار علی ولیپور گودرزی درباره اینکه آیا انتشار ویدیوهایی مانند زورگیری در بزرگراه صدر نشاندهنده افزایش جرایم خشن است یا خیر، گفت: چنین مواردی در گذشته هم وجود داشته، اما در گذشته ضریب نفوذ اینترنت به اندازه امروز نبوده است. آمارهای ما نشان میدهد که اتفاقاً در چنین سرقتهایی با کاهش روبهرو هستیم، اما انتشار گسترده ویدیو سبب میشود که افراد بیشتری از وقوع یک مورد باخبر شوند.
اخاذی با تهیه فیلم سیاهاطراف یکی از متهمان دستگیر شده که مردی است با موهای بور، چند زن ایستادهاند و داد و فریاد میکنند. آنها مدعی هستند متهم آنها را بیهوش و به آنها تعرض کرده است.
یکی از شاکیها گفت: سال گذشته، بعد از فوت مادرم، حالم خیلی بد بود. یک روز در صفحه اینستاگرام به صورت اتفاقی با صفحهای مواجه شدم که مطالب قشنگی در رابطه با مادر نوشته بود. ناخواسته با حس همدردی عکسها را لایک کردم، اما صاحب صفحه لحظاتی بعد به من پیام داد. مرد جوان مدعی بود که مادرش فوت کرده و برای آرامش او، هر هفته خیرات میدهد. مرد جوان از من خواست در مراسمی که برای آمرزش مادرش برگزار میکنند، شرکت کنم.
وی ادامه داد: با این نیت یک روز که مرد جوان میخواست به بهشت زهرا برود، با او راهی آنجا شدم. بین راه او به من آبمیوه داد و من بعد از خوردن آبمیوه بیهوش شدم و زمانی که به هوش آمدم، متوجه شدم که مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و از من فیلم و عکس مستهجن تهیه کرده است. بعد از آن متهم با تهدید انتشار فیلم و عکسهای مستهجن در فضای مجازی من را مجبور میکرد پول و طلاهایم را در اختیارش قرار دهم.
شاکی دیگری گفت: مرا تا یکقدمی مرگ برد. باورتان نمیشود طوری به سرم کوبید که بیهوش شدم. فقط از ترس اینکه عکسها و فیلمهایم منتشر نشود، مبالغی را که برای اخاذی خواست، به او دادم.
شاکی دیگری گفت: متهم مرا برای شرکت در مراسم سوگواری و خیریه دعوت و با آبمیوه مسموم و سپس بیهوش کرد. بعد هم مثل سایر قربانیان از من فیلم و عکس مستهجن تهیه کرد. بعد از مدتی هم با من تماس گرفت و مدعی شد دو دستیارش که زنهای رمالی بودند، پس از احضار روح و رمالی باخبر شدهاند که داخل خانهام شمش طلا دارم و از من خواست شمش را به او بدهم. شمشی در کار نبود، اما از ترس اینکه تصاویر منتشر نشود برایش شمش خریدم و به او دادم.
اما متهم منکر این اظهارات شد و گفت: من یک صفحه اینستاگرامی به نام «مادرانه» به خاطر مادر مرحومم درست کرده بودم و پستهایی در رابطه با مادر میگذاشتم. سعی میکردم با انجام کارهای خداپسندانه روح مادرم در آمرزش قرار بگیرد و هیچ جرمی هم مرتکب نشدهام.
یعنی ۵ شاکی دروغ میگویند؟
چه بگویم؟! آنها میگویند که من فریبشان دادهام و با آبمیوه و چای مسموم آنها را بیهوش کردهام و مورد آزار و اذیت قرار دادهام و برای اینکه بتوانم از آنها اخاذی کنم، فیلم هم از این صحنهها گرفتهام. اما آنها مشتری مغازه الکتریکیام هستند؛ نمیدانم چرا چنین ادعایی کردهاند.
میگویند آنها را به اطراف بهشت زهرا بردی و طلاهایشان را دزدیدهای؟
خودشان با پای خودشان بر سر مزار مادرم میآمدند، هیچ اخاذی نکردهام. خودشان پول به حسابم واریز میکردند.
اما پلیس این فیلم و عکسها را کشف کرده است؟
(سکوت متهم)
دستگیری با پابند الکترونیکی
هنگامی که پابند الکترونیکی داشته، در سرقتی شناسایی و دستگیر شده است؛ متهم ۲۴ سالهای که با سن کم سوابق زیادی در پروندهاش دارد.
سرقت با پابند؟
راستش را بخواهید دوستانم در دورهمی که داشتیم، میگفتند این پابندها کار نمیکند و پلیس نمیتواند همه را رصد کند. من هم که به سرقت اعتیاد دارم، با حرفهای آنها تشویق به سرقت شدم. با خودم گفتم اولین سرقت را امتحان میکنم. اما پابندها الکی نبود و حالا در لیست سارقانی قرار گرفتهام که با پابند سرقت میکنند و در این مورد رکورددار شدهام.
آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟
سوم عید نوروز بود و قبل از اینکه آزاد شوم، پابند به پاهایم بسته شد. من جزو سارقان گوشیقاپی بودم که ۴ سابقه کیفری داشتند و شامل قانون مجرمان پابنددار قرار میگرفتم.
کی بازداشت شدی؟
دقیقاً یک ماه بعد از آزادی، یعنی سومین روز اردیبهشت، به همراه دوستم برای گوشیقاپی وارد عمل شدم. اما همین که خواستم گوشی را سرقت کنم، پلیس رسید و در نهایت با شلیک گلوله، مأموران موفق شدند مرا دستگیر کنند.
منبع: ایران
tags # اخبار حوادث سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟